با عرض سلام خدمت دوستان عزیز....
در این پست یک مطلب گذاشتم که امیدوارم مفید باشه...
امروز هم به پایان رسید و دنیا از جای خود هم تکون نخورد و به پایان نرسید....
امروز یک چیز به همه عالم ثابت شد، و آن اینکه تمامی این پیشگویی ها و پیش بینی ها "دروغی بزرگ" بوده است و نباید به آن تکیه کرد...
تنها تفاوت جهان پس از ۲۱ دسامبر با جهان قبل از ۲۱ دسامبر، تنها در تغییر فصول آن از پاییز به زمستان می باشد، که در نوع خود زیبا و دل انگیز نیز است.قضیه به پایان رسیدن دنیا در روز ۲۱ دسامبر سال ۲۰۱۲، برای نخستین بار با این ادعا آغاز شد که سیاره ای تخیلی به نام « نیبیرو» که ظاهراً سومری های کنجکاو آن را کشف کرده اند، در حال حرکت به سوی زمین است! ابتدا گفته می شد که این فاجعه در ماه می ۲۰۰۳ رخ می دهد و زمانی که این تاریخ گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، زمان موعد به دسامبر ۲۰۱۲ تغییر کرد و به تقویم باستانی « مایان»، که تحول بزرگ در زمستان سال ۲۰۱۲ را پیش بینی کرده بود، ربط داده شد. به همین دلیل هم تاریخ 21 دسامبر به عنوان روز موعود پیش بینی شد.
در مورد این شایعه سازمان جهانی ناسا این موضوع را مطرح کرد که نه ناسا و نه هیچ سازمان علمی دیگری چنین چیزی را پیش بینی نکرده است. در گزارش ناسا آمده است، اصلاً تراز به خط شدن گیتی، همچنان که طرفداران این فرضیه خیالی ادعا می کنند، وجود ندارد و حداقل تا چند دهه آینده چنین هم راستایی رخ نخواهد داد و حتی اگر هم چنین پدیده ای اتفاق افتد، تأثیر آن بر زمین بسیار ناچیز خواهد بود. ( توضیح این پدیده که اگر اتفاق بیافتد تاثیر آن بر روی زمین بسیار ناچیز است، شب های گذشته در برنامه شبکه 4 توسط متخصصان علم نجوم گفته شد ).
به عنوان نمونه، در سال ۱۹۶۲ چنین هم ترازی رخ داد و ۲ مورد دیگر هم در سال های ۱۹۸۲ و ۲۰۰۰ اتفاق افتاد. در هر دسامبر هم زمین و خورشید با مرکز کهکشان راه شیری هم تراز می شوند، اما این یک رخداد سالانه است، که هیچ تبعاتی هم ندارد.
نکته جالب در مورد طرفداران « نیبیروی» خیالی، این است که آنها بسیار انعطافپذیر و امیدوارند و در واقع به هر چیزی دل خوش می کنند. بار اول گفتند که پایان دنیا بین ۲۰۰۳ و ۲۰۱۱ خواهد بود و بعداً از فاصله زمانی ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۵ حرف زدند. در سال ۲۰۱۵ هم بالاخره میشود یک زمان دیگر را اعلام کرد. به قول معروف دیر یا زود دارد، اما سوخت و سوز ندارد!
حقیقت این است که بنا به هزار و یک دلیل جهان تحت هیچ شرایطی در 21 دسامبر 2012 ( اول دی 1391) به پایان نرسید و کماکان به حیات خود که از 4 میلیارد سال قبل آغاز شده است، ادامه می دهد.
چراکه هیچ یک از معادلات علمی- نجومی و حتی فراتر از آن، یعنی آموزه های فقهی و واقعیات مسلم و انکارناپذیر دینی و مستندات اسلامی، که بر مبنای گذاره های کاملاً منطقی، عقلانی و منطبق با قانون نظام طبیعت شکل گرفته اند، وقوع چنین شرایطی را برای جهان، آن هم در 21 دسامبر 2012 که منتهی به نابودی جهان بوده است، پیش بینی نکرده اند.
آنچه مشخص است این است که باید از شایعه مضحک و کودکانه نابودی جهان در این روز به عنوان یک فریب و « دروغ بزرگ» یاد نمود؛ که چه بسا برای انحراف افکار عمومی از مسائل عدیده ای که در حال حاضر متوجه نظام جهانی است، ساخته و پرداخته شده است؛ کما اینکه اهداف و نیاتی مشخص و قابل پیش بینی را دنبال می کند.
پیشگویی های نوسترآداموس، تقویم قوم مایا و بخصوص نوشته های زکریا سیچین، سه خاستگاه عمده این شایعه سازی ها است و طرفداران این شایعه نیز عمدتاً برای اثبات ادعای خود، به سه منبع اصلی مذکور استناد می کنند و با سر هم نمودن معادلات گوناگون و چیدن فرضیه های مختلف و بی اساس در کنار هم، بطور کلی معتقدند که عمر جهان در 21 دسامبر 2012 به دلیل برخورد سیاره ای ناشناخته و بهتر بگوییم خیالی، به نام « نیبیرو» به زمین، به سر خواهد رسید. این در حالیست که، از ماه ها قبل ناسا، سازمان ملی هوانوردی و فضایی آمریکا و بزرگترین سازمان فضایی جهان، این شایعه را با قاطعیت رد نموده و در پاسخ به این شایعات اعلام داشته است که « اگر سیارهای نزدیک زمین وجود داشتهباشد، دانشمندان از دههها پیش آن را بررسی میکنند. علاوه بر این، اگر سیاره فرضی نیبیرو وجود داشته باشد، به طوری که در زمانی کوتاه به زمین برخورد کند، الآن همه انسانها باید میتوانستند با چشم غیرمسلح آن را ببینند. بنابراین، پایان جهان در سال ۲۰۱۲، شایعهای بیش نبوده است».
همچنان که اشاره شد، پیشگویی های نوسترآداموس، تقویم قوم مایا و بویژه نظریه های زکریا سیچین، که ترکیبی از دو مورد قبلی می باشد، سه خاستگاه عمده مربوط به شایعه نابودی جهان در 21 دسامبر است، که طرفداران این شایعه مضحک نیز برای توجیه و تبیین آن فقط به سه منبع اصلی یاد شده استناد می کنند. بنابراین در ادامه جهت شفافیت بیشتر موضوع به بررسی سه متغیر مذکور می پردازیم.
نوسترآداموس؛ یهودی ای که ماهرانه در لفاف ابهام پیچیده شده بود
« میشل دی نستردآم» عطر فروش معروف به «نوسترآداموس»، فردی فرانسوی و یهودی الاصل و از جمله پیشگویان قرن 16 میلادی بود، که در ۲۱ دسامبر ۱۵۰۳ متولد و در ۲ ژوئیه ۱۵۶۶ درگذشته است. پیشگویی که حتی همکارانش نیز وی را دیوانه می خواندند! پدر او « پیر دی نستردام» در یک خانواده یهودی متولد شده بود و نسبی یهودی داشت. نوسترآداموس در ۱۵۵۰ نخستین تقویم نجومی را که در آن پیشگوییهایی درباره رخدادها و اوضاع جوی سال بعد انجام شده بود، منتشر نمود. از سال ۱۵۵۴ یادداشتهای خود را به صورت رباعی( دوبیتی) نوشت. صد رباعی نخست را با نام « صد شعر»، در ۱۵۵۵ منتشر کرد. بطور کلی او در بیش از یک هزار رباعی و مسدس رخدادهای برجسته گیتی را تا پایان سال ۱۹۹۹ میلادی پیشبینی کرده است. رباعیهایی که در کتاب پیشگوییها چاپ شدند، با واکنشهای مختلفی روبرو شدند. برخی بر این باور بودند که نوسترآداموس « برده شیطان» و یک « انسان ریاکار و دیوانه» است، بگونه ای که حتی بشدت مورد انتقاد طالع بینان حرفهای زمانش از جمله لارنتس ویدل بودهاست. این انتقادات در رابطه با بی صلاحیتی و نادرستی استفاده از این فرض که « طالع بینی مقایسهای» میتواند برای پیشگویی حوادث واقعی آینده بکار روند، بودهاست.
در چند سال اخیر صحبت های بسیار زیادی در مورد کتاب های رباعی او به گوش رسیده است، که در آنها به پایان دنیا و از بین رفتن همه چیز اشاره شده است. همچنین، برخی از رباعی های آن را می گویند به سال 2012 اشاره می کند و پایان دنیا را در این سال می بیند. جالب است که پیشتر گفته میشد، بر اساس نظر نوسترآداموس پایان جهان در سال 3797 میلادی رخ خواهد داد؛ حال چگونه این تاریخ بیش از یک هزار سال طی فقط چند سال اخیر عقب تر کشیده شده است، خدا میداند! بسیاری از دانشمندان به لحاظ سطحی و مبتذل بودن بحث نوسترآداموس وارد این حوزه نشده اند، اما برخی نیز با نگاه به وسعت مقبولیت تفکرات وی از سوی عوام الناس، دست به روشنگریهایی در مورد او زدند. در این زمینه فقط کافیست به اظهارات ویل دورانت، نویسنده کتاب معروف « تاریخ تمدن»، در مورد نوشتهها و اشعار نوسترآداموس اشاره شود، که معتقد است: « چنان ماهرانه در لفاف ابهام پیچیده شده بود، که هر سطر آن میتوانست تقریباً بر هر واقعه ای از تاریخ آینده انطباق یابد». دورانت در مورد او مینویسد: « کتاب نوسترآداموس مشتمل بر صدها فقره پیشگویی به زبان فرانسه گنگ و مبهم است و قابل تفسیر و تأویلهای متفاوت و حتی متعارض».
نوسترآداموس در این کتاب به پیشگویی حوادث از نیمه سده شانزدهم تا « پایان جهان» پرداخته، که به زعم او در سال 3797 میلادی رخ خواهد داد. بر این اساس، وی در اشعار و یکی از نقاشی هایش، پیدایش ستاره دنباله دار و برخورد آن با زمین را در سال 2012، پیشگویی می کند. البته تاریخ دقیقی در پیشگویی های نوسترآداموس مشخص نشده، اما وی وقوع برخی از حوادث منتج به آخرالزمان را در سال 2012 قطعی می داند.
تقویم مایان؛ تقویمی که تنها کاربردش زراعی است
بیشترین مانور تبلیغاتی برای اثبات صحت نظریه پایان جهان در سال 2012، بر روی قوم « مایا» و تقویم « مایان» است. مایا، نام قومی است که سابقه آنان به 1500 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد. مایاها غالباً در آمریکای مرکزی و جنوب مکزیک به زندگی مشغول بودند. همچنین شواهد مربوط به امپراطوری مایا به قسمت های جنوبی مکزیک تا گواتمالا و السالوادور می رسد. اهرام مشهور آمریکای مرکزی نیز ساخته دست همین تمدن بوده است. این قوم هم چنین به همراه مصریان، از جمله تمدن های هوشمند باستان بشمار می روند. طبق تقویم چند هزار ساله قوم مایا که به « مایان» شهرت دارد، در تاریخ 21 دسامبر 2012، همزمان با گذشت 5200 سال از تقویم مایانی، این تقویم کاربرد خود را از دست خواهد داد و جهان به انتها خواهد رسید. در واقع، طبق یک پیشگویی جنجال برانگیز و خرافی از سوی قوم باستانی مایاها، در 21 دسامبر 2012 یک دوره پنج هزار و 125 ساله موسوم به « شمارش بلند»، در تقویم مایاها به پایان میرسد و متعاقباً جهان به علت پایان این تقویم نابود می شود.
این در حالیست که، محققان مختلفی درباره اینکه آیا فاجعهای در سال ۲۰۱۲ رخ خواهد داد، بحث کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که نشانههای رستاخیز قریب الوقوع یا نابودی جهان در 21 دسامبر 2012 نه در عقاید باستانی تمدن مایا یافت شده، نه در مطالعات علوم معاصر. مایا شناسان سرشناس نیز درباره اینکه آیا سال ۲۰۱۲ پایان دوره تقویم این قوم است و آیا این تاریخ سر آغاز دورهای جدید برای بشریت است، بحث کردهاند و بیان داشتهاند که این عقاید برداشتهای نادرست از تاریخ مایاها است. در باورهای امروزه این قوم نیز پدیده ۲۰۱۲ کاملاً در تضاد با عقاید آنهاست. همچنین، در منابع قدیمی این قوم نیز پیدا کردن سرنخهایی از بیان این موضوع بسیار نادر و کمیاب است. این امر بیانکننده این است که حتی در میان بزرگان قوم مایا نیز اختلافات بسیاری بر سر درستی این موضوع وجود دارد. همینطور اخترشناسان و دانشمندان علوم طبیعی دیگر نیز این نظریه را رد کردهاند. ناسا نیز این گمانهزنیها را به حدسیاتی که در دهه ۹۰ درباره اخلال در سیستمهای رایانهای در آستانه سال ۲۰۰۰ وجود داشت، شباهت دادهاست. حتی باستانشناسان در تازهترین حفاریهای خود در کلانشهر که از قوم مایا به جا مانده، نقاشیهای دیواری را کشف کردهاند که بر خلاف یافتههای پیشین، آنها از پایان جهان در سال ۲۰۱۲ خبر نمیدهند. آیندهای که آنها پیشبینی میکنند تا قرنها بعد ( حداقل ۷۰۰۰ سال دیگر) ادامه دارد.
جالب اینکه بر خلاف کسانی که فریب توهم پایان جهان در 21 دسامبر 2012 را خورده و با ترس و وحشت و دلهره خود را آماده مواجهه با این حادثه کرده اند، زندگی مایاهای ساکن در جنوب مکزیک در آرامش کامل جریان دارد.
لازم به توضیح است که آخرین روز از تقویم 5125 ساله شمارش بلند مایاها که دوره ای موسوم به « سیزدهمین باکتون» نامیده می شود، در روز 21 دسامبر 2012 میلادی پایان می یابد. نکته قابل توجه اینکه، این تقویم تنها برای ستاره شناسان کاربرد داشته و اقوام مایا نیز عموماً از تقویم فصل زراعی استفاده می کنند. اما روزگار اقوام مایا ساکن در شبه جزیره یوکاتان مکزیک، بر خلاف شایعاتی که در مورد نابودی جهان در 21 دسامبر رواج یافته و عمدتاً به تقویم مایا نیز استناد می شود، کاملاً عادی بوده و هیچ نشانه ای از آماده شدن آنها برای نابودی زمین دیده نمی شود. کشاورزان و روستائیان نیز کارهای عادی و رزمره خود را انجام می دهند. گروهی از مایاهای ساکن یوکاتان نیز در حال برگزاری مراسمی برای گرامیداشت پایان چرخه تقویم « شمارش بلند» بوده و خود را برای شروع دوره جدید آغاز می کنند. آنها معتقدند که این روز نیز مانند نخستین روز سال 2000 میلادی یا تاریخ 6/6/2006 بدون روی دادن حادثه خاصی سپری خواهد شد و اساساً ترس در خصوص پیش بینی پایان دنیا در 21 دسامبر 2012 بی مورد است. « پیترونیلو پنا» نیز یکی از کشیشان مایا ساکن این منطقه، تأکید می کند: جهان قطعاً روزی به پایان خواهد رسید، اما ما نیز نمی دانیم که این تاریخ چه زمانی فرا می رسد و پیش بینی توسط اقوام باستانی مایاها در این خصوص انجام نشده است.
زکریا سیچین؛ نویسنده ای که به سادگی اشتباه می کرد
به گفته ناسا، شایعات و نگرانیها در مورد آخرالزمان بر اساس برداشتهای غلط از تقویم مایاها بوده است، که این شایعات با ادعاهایی در مورد برخورد سیاره خیالی نیبیرو که توسط سومریها کشف شده، با زمین در آن روز آغاز شده است. ناسا منشأ این شایعات را به کارهای زکریا سیچین، نویسنده آذربایجانی الاصل ارتباط داده، که در سال 1976 در مورد کشف و ترجمه متون سومری در مورد سیاره نیبیری نوشته بود.
از این نکته نظر یکی از منابع مهمی که طرفداران شایعه نابودی جهان برای اثبات شایعه خود به آن استناد می کنند، نوشته ها و تألیفاتی است که از زکریا سیچین بر جای مانده است. زکریا سیچین در اتحاد جماهیر شوروی متولد شد و در سرزمین های اشغالی رشد نمود. او دانش های جدید عبرانی قدیم و زبان سامی و زبان های اروپایی، عهد عتیق، تاریخ و باستان شناسی شرق نزدیک را فرا گرفت. رشته اصلی او در لندن تاریخ اقتصاد بود و در همین رشته فارغ التحصیل شد و برای سال های زیادی روزنامه نگار و سردبیر در اسرائیل بود، که در اواخر عمر به نیویورک مهاجرت نمود و در سال 2010 در 90 سالگی در آنجا درگذشت.
سیچین در طول عمر خود راجع به موضوعات « خارج از عرف» و تخیلی 14 کتاب نوشته است و ادعاهای خود را با طرح وجود سیاره دوازدهم که نیبیرو نام دارد، آغاز کرده و مدعی شده بود که هزاران سال پیش این سیاره از بین زمین و خورشید گذر کرده است و هنگامی که به زمین نزدیک بود، فرا زمینیانی را بر روی زمین فرود آورد، که از سوی فرهنگ های خاورمیانه به عنوان خدایان تلقی می شده اند. سیچین معتقد بود که این فرازمینیان در روایات سومریان آنوناکی و در کتاب مقدس یهودیان نفیلیم خوانده می شده اند.
قابل توجه است که نظریات سیچین – مانند دیگر نویسنده مشهور در زمینه فضانوردان عصر کهن، یعنی اریک فون دانیکن، متعدداً توسط مجامع علمی به باد تمسخر گرفته شده و همواره نادیده انگاشته شده است؛ بگونه ای که حتی برخی او را شبهه تاریخ دان، یک کلاهبردار و به عنوان کسی که به سادگی در اشتباه بوده است، لقب داده اند. بیشتر منتقدان سیچین معتقدند وی به عنوان کسی که روزگاری خبرنگار بوده است، متون کهن را نادرست قرائت کرده و اینکه او اسطوره های کهن را به نحوی مطرح کرده است، که به حقایق تاریخی بدل شوند و سپس یک کیهان شناسی بیگانه وار و نامانوس را در اطراف آن بنا کرده است.
اما نکته ای که باید آن را معنادار تلقی نمود، توجه به این موضوع است که به علت جذابیتی که این گونه شایعه سازی ها و چرندیات برای مردم و گاهاً حکومت ها داشته است، هالیوود نیز بیکار ننشسته و در سال 2009 فیلم سینمایی « 2012» را روانه بازار کرده است. فیلمی که تلویحاً به پایان دنیا در این تاریخ اشاره می کند. این فیلم با گرته برداری محض از داستان حضرت نوح(ع) و ترکیب آن با ملغمه ای از پیشگویی های نوسترآداموس و مایاها و نوشته های زکریا سیچین، مردم سراسر جهان را به مهیا شدن برای این رخداد مهم تهییج نموده است. تهییج و تشویقی که مشخص نیست در پس آن چه اهدافی نهفته باشد؟!
ارزیابی نهایی
آنچه مشخص است این است نظام خلقت و ابتدا و انتهای آن موضوعاتی نیستند که بشود به راحتی آن را بر مبنای سخنان و نوشته ها و دیدگاه های عده ای افراد مجهول الهویه و سودجو همانند آنچه که اشخاصی همچون نوسترآداموس یهودی الاصل و زکریا سیچین خیال پرداز و برخی پدیده ها چون تقویم مایان مورد کنکاش قرار داد و برای آن انتهایی مشخص نمود! در واقع، شایعه نابودی جهان در 21 دسامبر2012 را که غول زنجیره ای رسانه های سودجوی غرب نیز با آب و تاب فراوان، در راستای منافع مالی و اقتصادی خود به تبلیغ گسترده آن می پردازند، در خوشبینانه ترین حالت می توان یک دروغ بزرگ و فرضیه مضحک و کودکانه که فقط به درد فیلم های سینمایی هالیوودی و ترساندن کودکان می خورد، قلمداد نمود؛ چرا که با هیچ منطقی دارای انطباق و سازواری نیست.
در حقیقت، بحث از آینده جهان و پرسش به این پاسخ که آخر دنیا چه خواهد بود؟ یکی از موضوعاتی است که از دیرباز ذهن آدمیان را درگیر خود کرده و علی رغم تلاش های نوع بشر در طول قرون و اعصار هنوز در هاله ای از ابهام باقی مانده است. اینکه جهان یک روز به انتها خواهد رسید، شکی در آن نیست و همه ادیان الهی و متفکران و اندیشمندان عالم نیز بر سر این موضوع که می توان آن را رستاخیز بزرگ یا همان قیامت نام نهاد، متفق القول اند. اما اینکه موعد آن چه زمانی خواهد بود، پرسشی است که پاسخ آن تنها در اختیار خداست. حتی در قرآن کریم نیز صریحاً از زبان خداوند متعال بیان شده است که « یَسْأَلُکَ النَّاسُ عَنِ السَّاعَةِ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللَّهِ وَمَا یُدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیبًا »( سوره احزاب ، آیه 63) ؛( « مردم از تو درباره رستاخیز می پرسند، بگو « علم آن فقط نزد خداست» و چه می دانی؟ شاید رستاخیز نزدیک باشد»).
در واقع، خداوند بلند مرتبه به پیامبر عظیمالشأنش که علم نبوی دارد، دستور می دهد به مردم بگو من زمان وقوع قیامت را نمی دانم و علم آن نزد خداست و بس که در چنین روزهایی هر کسی به خود جرأت ندهد که وقتی برای قیامت تعیین کند، چرا که حکمت خداوند متعال ایجاب می کند که زمان قیامت پنهان باشد، تا هر کس ظرقیت وجودی خود را نشان دهد. اگر بنا بر دانستن زمان قیامت و مشخص بودن آن بود، خداوند متعال خود به آن اشاره می کرد. بنابراین، خداوند متعال وقت قیامت را بنا بر مصالحی بیان نداشته است و تأکید دارد که علم به آن هم تنها نزد خداست. در مورد علائم قیامت و رستاخیز و ظهور هم روایات بسیاری به ما رسیده است، اما در تعیین وقت آن نه و اگر هم چنین روایتی وارد شده باشد، عیب آن از همین جا که معارض با نص صریح قرآن است، مشخص می شود. علاوه بر آن، امامان عظیمالشأن ما نیز از توقیت و تعیین وقت برای ظهور و به تبع آن، قیامت به شدت بر حذر داشته اند و چه بسا آن را گناهی بزرگ برشمرده اند، که علاوه بر اینکه موجب کفر و انکار وجود خدا می شود، به فریب مردم و ایجاد ترس و وحشت در بین آنان نیز سبب می شود.
مطلب پایانی
نکته بسیار جالب اینجاست که یک سایت که لحظه به لحظه نزدیک شدن این واقعه رو نشان می داد، پس از انجام نشدن این واقعه در سایت خود مطالب زیر را گذاشت؛
We have entered a new era in our existence.
A new beginning.
A renewed enlightenment.
We have entered a time of peace and harmony,
hope and change,
love and understanding.
and a time of desire and ability to take back what has been taken from us. . . our dignity as human beings.
We will no longer be subjected to tyrannical governments,
man made religious directives
and human degradation.
We will stand as one against evil and injustice and pursue our right to exist in a free and just world.
The time has come.
The time is now,
the scales have tilted
and the power is now with the people.
دوستان عزیز آدرس سایت این موضوع " www.december212012.com" می باشد.
نظرات شما عزیزان: